میراث آریا: سرزمین قهستان یا همان قاین امروزی یکی از تاریخیترین مناطق ایران است که تاریخ پر فراز و نشیبی را از سر گذرانده است.
این سرزمین در دل کوههای خود دژهایی را دارد که روزگاری پناهگاه و جایگاه مبارزان بوده است، آرتاگوانا یکی از این دژها است که امروزه از مکانهای دیدنی خراسان جنوبی به شمار میآید.
قلعه کوه قاین یک اثر تاریخی مربوط به دوره سلجوقی است و از جاهای دیدنی قاین به شمار میآید، این قلعه یکی از پایگاههای عمده فداییان دوره اسماعیلیه است که در سه کیلومتری جنوب قائن بر فراز کوهی مشرف به شهر ساخته شده و از سمت جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب و شمال به دشت قائن محدود میشود.
این دژ یکی از بزرگترین دژهای خراسان جنوبی است که سالها مرکز حکومت حکام ایالت قهستان بوده است، این قلعه به عنوان دژ محکم دفاعی در برابر حملات مهاجمان گنجایش هزاران نفر سرباز را داشته و ساکنان قلعه توانستهاند چندین قرن در مقابل یورش و حمله دشمنان مقاومت کنند.
این دژ مشابهتی با قلعه آشیانه عقاب فیروز آباد مربوط به اوایل دوره ساسانی دارد. معماری و فرم طاقها، طاقچهها و درگاههای به جا مانده قدمت آن را به دوره ساسانی تایید میکنند.
اما برخی معتقدند این قلعه از قلاع به یادگار مانده از دوره هخامنشینی است، البته قاین با نام کاین در دوره ساسانی یکی از مناطق مهم لشکرخیز و امیرنشین این دوره بوده است.
آنچه مسلم است قلعه فعلی روی ویرانههای قلعه قدیمی ساخته شده و بنای فعلی در عصر سلجوقیان به دستور قاضی حسین قاینی مرمت و بازسازی شده که از جانب حسن صباح مامور ترویج فرقه اسماعیلیه در قهستان و خراسان شده بود.
قلعه کوه قاین مرکز فرماندهی قلاع قهستان
این قلعه در اواخر قرن پنجم هجری به عنوان مرکز فرماندهی و هدایت دیگر قلاع قهستان انتخاب شد که این امر اهمیت و تسخیرناپذیری قلعه را نشان میدهد.
قلعه با تابعیت از ناهمواریهای کوه از دو بخش متمایز ساخته شده که یکی متعلق به سربازان و دیگری بخش امیرنشین بوده است. فضاهای داخلی آن شامل اتاقها، برجها، آبانبارهای متعدد و راهروهای ارتباطی است.
ساختمان قلعه پلان و نقشه مشخصی ندارد و با عوارض طبیعی کوهی که روی آن واقع شده هماهنگ ساخته شده است. قلعه کوه حدود ۳۰۰ متر طول دارد و عمده مصالح به کار رفته در آن سنگ و ملاط ساروج است.
در سقف برخی از اتاقها از چوب استفاده شده و تمامی سطوح دیوارها و بدنه بیرونی حصارها و برجها بندکشی و درزگیری شده است. قابلتوجه است که معمولا سقف اتاقهای قلعه از نوع شاخ بزی و ضربی است و ملاط آنها از گچ و آهک است و برای تزیین برخی از دیوارهای داخلی از گچ وکاه استفاده شده است.
پس از گذر از در اصلی قلعه، دو اتاق که در دو طرف ساخته شده است دیده میشود که ابعادی حدود ۵/۲ در سه دارند و با ملات، سنگ و ساروج ساخته و با سنگ پوشش شدهاند.
احتمالا این اتاقها محل نگهبانی قلعه و در ورودی آن بوده است. در بخش شمالی قلعه مجموعهای از اتاقهای در هم فرو ریخته وجود دارد که احتمالا محل اقامت نگهبانان و سربازان بوده است.
در این بخش بقایای آبانباری به عمق پنج، طول چهار و عرض سه متر از آجر و ملات و گچ دیده میشود که کار تأمین آب مورد نیاز ساکنان این بخش را به عهده داشته است.
قلعه پایین را میتوان بزرگترین بخش قلعه به حساب آورد، در بازگشت از بخش قلعه پایین بهسمت قلعه میانی کم شدن عرض مسیر محسوس است که در بخش شمالی قلعه میانی برج نیمگرد بزرگی همراه با چند اتاق در میان دیوارهای شرقی و غربی قلعه قرار گرفته است.
بلندی دیوارها در این قسمت حدود ۱۲ متر است که تمام آن از سنگ ساخته شده بودند. ارگ بلند یا بخش بالای قلعه روی بلندترین نقطه کوه ساخته شده است. بخش فوقانی ارگ محوطهای چهارگوش و پر از سنگهای شکسته و آوار در هم ریخته است.
برخی اتاقها دو طبقه بوده و در سقف آنها مصالح چوب به کار رفته است و تمام آنها با درگاهی بههم مرتبط شدهاند. هر یک از اتاقها با درگاهی به اتاق بزرگی مرتبط شده که حدود ۱۵ متر طول و سه متر عرض دارد.
سقف این اتاق ۱۵ متری هنوز پابرجا و استوار و سالم است، علت باقی ماندن سقف ریزش طبقه بالایی بر بام طبقه دوم و استحکام یافتن سقف طبقه اول است، این اتاق به احتمال زیاد محل نگهداری اسب و قاطر بوده و آبشخورهای موجود این گفته را تایید میکند.
پس از چندین حلقه دیوار دفاعی به مرتفعترین بخش آن یعنی ارگ و مقر فرماندهی میرسیم، در صورت کمبود نیرو برای دفاع یا سقوط مدافعان، کار دفاعی از این موقعیت بنا میتوانست ادامه یابد.
در حد فاصل دیواره دفاعی دوم و سوم یک صخره سنگی بلندی دیده میشود که در مواقع لزوم از آن برای دیدهبانی و تسلط بر اطراف استفاده میکردند، در ابتدای دیواره سوم سنگرهای متعددی وجود داشت که مشرف بر دره بوده و راه نفوذ را کاملا میبستند.
حدوده دیواره دفاعی سوم درست جلوی بزرگترین و بلندترین برج قلعه واقع شده و وظیفه خطیری بر عهده داشته تا در صورت سقوط ضلع شمالی قلعه افراد مدافع از مقر حاکم حفاظت کند.
در محوطه دیوار سوم اطاقی دو طبقه بوده که سقف طبقات فرو ریخته است، احتمالا این اطاق مدرسهای بوده که در آن ساکنان و افرادی تربیت میشدند که ماموریتهای مختلفی داشتند.
محوطه چهارم با دیوارهای دفاعی نسبتا وسیع و بسیار مستحکم در قسمت مرکزی آن اتاقها و دالانهای پیچیده تو در تو وجود داشته که اکنون ویران شده است.
تنها یک نقطه ضعف در ساختار طبیعی دفاعی قلعه در برابر حمله مستقیم وجود دارد و آن از طریق کوههای سمت جنوب شرقی است که معماران قلعه با ساخت قلعه چهل دختر که در محل مرتفعتری از قلعه کوه ساخته شده و دید بسیار خوبی بر قلعه، دشت و تنگه جنوب شرقی دارد، این نقیصه را بر طرف کردهاند، زیرا قلعه قاین باید مانند تمام قلاع اسماعیلی به حد کافی محکم و استوار میبود تا بتواند در برابر حملات و محاصرات طولانی ایستادگی کند.
قلعه قاین متفاوت از قلعه الموت
با این همه قلعه قاین بسیار متفاوت از قلعه الموت است، زیرا ارتفاعات اطراف قاین به بلندی کوههای پیرامون آن قلعه نیست و موضع استراتژیک سطحی ندارد. از طرف دیگر قلعه فراخ و جادار است و بیشتر جنبه مسکونی دارد که دلالت بر یک مرکز اداری و تحقیقی دارد، نه یک پایگاه و ساختار نظامی بزرگ.
در قرن پنج این قلعه به عنوان مرکز فرماندهی و حراست دیگر قلاع قهستان به فرماندهی حسین قاینی انتخاب شد و تا زمان حملات ویرانگر مغولان به ایران در دست اسماعیلیان قرار داشت.
با حمله هلاکو در سال ۶۵۴ به قهستان و سرکوبی اسماعیلیان قلعه به دست مغولان افتاد و مهمترین نقشه و هدف هلاکو در رابطه با این قلاع ویران کردن کامل قلاع بود، به طوری که مجدد قابل استفاده نباشد، اما به علت کثرت این قلاع و اندازه قلعه نتوانست به طور کلی همه را ویران کند.
مشهور است خواجه نصیرالدین طوسی مدتها در این قلعه زندگی کرده و کتاب اخلاق ناصری خود را به نام ناصرالدین محتشم، فرمانروای قهستان و این قلعه، نامگذاری کرده است.
در سال ۱۸۷۲ میلادی دکتر بلوکه به اتفاق گلد اسمیت در بازدیدی از قائن، این قله را همان شهر آرتاگوانا میداند که در دوره هخامنشیان کاخ تابستانی سلاطین ایران بوده است. سرپرستی سایکس انگلیسی در سال ۱۳۱۱ شمسی قمری این نظریه را تایید میکند.
فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد پنجم خراسان، اثر وزارت جنگ بریتانیا منتشر شده در سال ۱۹۱۰ میلادی نوشته است:
قاین در گذشته آرتاگونا نام داشته و مورد بازدید اسکندر و سپاهیانش قرار گرفته، اما شهر کنونی همان شهری نیست که توسط ازبکها احداث شده است.
در سال ۱۹۴۰ میلادی ادوارد چارلزییت در بازدید از این قلعه چنین میگوید:
از تپههای واقع در جنوب شهر بالا رفتم تا از خرابههای قدیمی شهر بازدید کنم، دیوارها تماما از سنگ و ساروج ساخته شده و فضای نسبتا بزرگی را احاطه کرده بود.
در سال ۱۹۷۲ میلادی هیئت ژاپنی از دانشگاه هوکایدو به بررسی قلعه کوه قاین پرداختهاند.
متاسفانه قسمتهایی از این اثر مهم تاریخی توسط مردم و سودجویان تخریب شده و اگر اقدام مرمتی انجام نگیرد، کاملا نابود خواهد شد.
همجواری قلعه با مجموعهای از دیگر آثار تاریخی و نزدیکی به شهر قاین میتواند این محل را به قطب بزرگ گردشگری خراسان جنوبی تبدیل کند.
تاکنون در شهرستان قاینات ۴۰۰ اثر تاریخی، باستانی و طبیعی شناسایی شده که ۸۴ اثر در فهرست میراث طبیعی به ثبت رسیده و رایزنی برای ثبت سه اثر طبیعی و تاریخی قنات شاهیک، مسجد جامع و قلعه کوه قاین برای ثبت در فهرست جهانی نیز در حال انجام است.
در این شهر تاریخی که آخرین یافتههای باستان شناسی سابقه سکونت در آن را به دوران پارینه سنگی یعنی حدود ۳۰ هزار سال قبل رسانده است، اماکن زیبا و بکری وجود دارد اما بنا بر دلایلی کمتر در داخل و خارج از کشور معرفی و شناخته شده است.
قلعه کوه قاین در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۸۰۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
انتهای پیام/
نظر شما